گام دوم - اولویت بندی
دنیا جای بدیه، ولی ارزش جنگیدن داره:)
بذارین با یه مثال شروع کنم. اگر دیده باشین توی سیرک برای رام کردن گربهسانان، یک شلاق همراهشونه و یک چهارپایه کوچک. شلاق قراردادیه بین گربهسان و اون آدم. اما نقش چهارپایه چیه؟ وقتی حیوون عصبانی میشه و داره وحشی میشه، سریع چهارپایه رو از سمت پایههاش میگیرن سمتش و اینجا اون شیر یک اشتباهی میکنه. همزمان به چهارتاپایه نگاه میکنه، گیج میشه و سیستم عصبیش مختل میشه. و اینطوری سلطان جنگل، مثل یک بچه آروم و رام میشه.
«شبیه داستان ما نیست تو زندگی وقتی به گاهی نه به ۴تا پایه بلکه به ١٠تا پایه همزمان نگاه میکنیم.»
میدونین. گاهی نمیفهمیم. گیج میشیم که چهطور اینهمه استعداد ما توی برنامهریزی، درسخوندن، کار کردن، فکر کردن یا هرچیزی اصلا به کمک ما نمیان؟ چرا فکرهامون به واقعیت تبدیل نمیشن؟ و احتمالا به ذهنمون نمیرسه که همشون رو نباید همزمان شکار کنیم. چون میدونی؟ به هرحال اگر همزمان دنبال دوتا خرگوش بدویی هیچ کدومش رو به دست نمیاری!
لطفا لطفا لطفا خرگوش سال ٩٩ت رو پیدا کن و دنبالش بدو:)
- ۹۸/۱۲/۲۸