پنجره زرد

از این پنجره تمام رنگ ها تجزیه می‌شوند به رنگ زرد روشن:)

پنجره زرد

از این پنجره تمام رنگ ها تجزیه می‌شوند به رنگ زرد روشن:)

پنجره زرد

دیدن منظره‌ها از پنجره یعنی آنها را با دید مضاعف دیدن. هم دیدن با چشم، هم دیدن با دل.
کاناپه قرمز | میشل لبر

stained windows

۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

این روزای باقیمونده تا کنکور عجیب می گذره حقیقتا! و من میدونم این یک ماه رو تک تک لحظاتش رو حس خواهم کرد!

جوری عصبی م که میز داداشو زدم شکوندم! باور کنید اصلا کار راحتی نبود ولی من از پسش بر اومدم:/

 هر روز سر آزمون هام حداقل نیم ساعت از زمان عقب میفتم چون با خودم دعوا راه میندازم که چطور انقدر خنگم و تونستم اونهمه تلاشمو به باد بدم و برگردم سر خونه اول! اون هم یک ماه مونده به کنکور!!! و بعد هر آزمون بدتر از قبلی!

معین بهم پیام میده که چه خبر زهرا؟ اولین بارشه که یه پیامو سند تو آل نمی کنه! میخوام همینو بهش بگم و ازش بپرسم میدونی من کودوم زهرام؟ نمیگم! عوضش میگم شکر! دارم به همه کارام میرسم و شب امتحانا میرسم کل کتابا رو دوره کنم و یه سری تست جامع هم بزنم! دوووووووورروووووغ:| ابایی هم ندارم که با زبون روزه دروغ به این گندگی بسازم! بهتر از اینه که براش توضیح بدم و ناامیدش کنم. اگه چیزی ازم یادش مونده باشه، تصورش باید ازم یه آدم قوی و قوی و قوی باشه! هفتاد بار بهم گفته! دوست ندارم بهش بگم عین احمقا به خودم میپیچم و از درد دستی که کوبیدمش به در و دیوار به خاطر باور نکردن میزان حماقت اشک تو چشام جمع میشه! البته اگر بهش میگفتم هم جواب پیامم رو نمیداد و بعدن هم اگر به روی خودش میاورد می گفت زهرا باید قوی باشی! تو این برهه خستگی بدترین چیزه! منم لبخند می زدم از اتاق میومدم بیرون:) تنها کاری که از دستش بر میومد و تنها کاری که از دستم بر میاد...

  • نورا :)