پنجره زرد

از این پنجره تمام رنگ ها تجزیه می‌شوند به رنگ زرد روشن:)

پنجره زرد

از این پنجره تمام رنگ ها تجزیه می‌شوند به رنگ زرد روشن:)

پنجره زرد

دیدن منظره‌ها از پنجره یعنی آنها را با دید مضاعف دیدن. هم دیدن با چشم، هم دیدن با دل.
کاناپه قرمز | میشل لبر

stained windows

کاش این ماجرا به سر بیاید!

شنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۷، ۰۶:۰۵ ب.ظ

ام‌ّطوبا مثه خاهره چون پایه‌ست و قصه‌هایی رو از زندگیمون درمیاره که کسی جز خواهر نمی‌تونه این‌کارو بکنه! مسلمه که برام با خواهرم متفاوته. خواهرم هزاران برابر عزیزه و اصلن این قیاس از اساس و پایه اشتباهه:| به هرحال امّها شبیه یه خواهره برام ولی نه شبیه خواهر خودم...! :دی

ولی جیم مثه داداشم نیست! باهاش میشه سر سفره خندید، میشه درباره مدرسه باهاش صحبت کرد گرچه بهت نگاه نمیکنه و حتا جوابت رو نمیده! گرچه حتا نمیدونی قضاوتت می‌کنه پیش خودش یا نه. گرچه نمیدونی حتا به اندازه یه لحظه بهت فکر می‌کنه یا نه! ولی به هرحال شبیه داداشم نیست... دوا راه نمی‌ندازه!زندگی با حضورش شیرین‌تر میشه نه که کلن تفاوتی نداشته باشه!


 پ.ن: اینا مال اون روزیه که جیم اومده بود خونمون! مثه یه فانوس روشن بود ته یه چاه عمیق:)


پ.ن۲: اون روز که فارغ‌التحصیلا برای همایش انتخاب رشته اومده بودن مدرسه، یکیشون که تقریبن با علی‌اکبر خیلی دوس بود و به طبع علی اکبر هم با اون، بهمون داشت می‌گفت بچه ها خیلی باهاش خوب شید و سعی کنین یه جوری نزدیک کنین خودتونو بهش چون از همه معلما بهتر میتونه کمکتون کنه برا پیشرفت!! بابا چه مهربووون چه خفن! من از همین الان که علی اکبر اصن نگام عم نمیکنه، وقتی به سال دیگه فکر میکنم و اینکه قراره یه سری دختر دیگه باهاش آشنا شن قلبم میگیره:||


پ.ن۳: فردا می‌خوام با جانی حرفایی که باید بزنم به اون دوست صمیمیم که سه هفته‌س فقط به هم سلام کردیم رو تمرین کنم:| انقد وحشتناکه برام این‌مدل حرف زدنا... هرچی می‌تونم خودمو از دعوا دور نگه می‌دارم که این‌دفه دعوا اومد خودش پیدام کرد، پرید بغلم و ول نمی‌کنه:|


پ.ن۴: همش میترسم فک کنین این دختره چه قد لوسه همش به فکر جیم و علی اکبر و اینا:| بابا والا تقصید من نیس این چن وقته اتفاقا اینجوری شده:دی


پ.ن۵: من باب تقدیر و تحسین از وجود پ.ن ها که نوشتنشون صد برابر لذت بخش تر از خود متن پسته:دی


پ.ن۶: اینم چون پ.ن دوست می‌دارم^-^

  • ۹۷/۰۴/۳۰
  • نورا :)

نظرات  (۲)

اعتراف میکنم نفهمیدم دقیقا چخبره اما پ.ن ۳ رو کااااااملا درک میکنم 
پاسخ:
خبرخاصی که نیست جز خوش اومدن شما:)))
ام طوبا و جیم دوتا از فامیلامونن که جیم یکی از بهترین پسراییه که تاحالا دیدم. فک کنم الان مفهوم تر باشه برات قضیه.
پ.ن۳ تمام قد به احترامت بلند شده و داره میاد دست بوسیت:) کم‌ن آدمایی که یه موضوعی رو که برا آدم اتفاق میفته کااااااملن درک کنن!
فداای تو که انقدر مهربونی :-*

پاسخ:
💛
خدانکنه
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">